کد مطلب:41763
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:23
فرعون و فرعونيان چگونه نابود شدند؟
هنگامي كه فرعون از مهاجرت شبانه بني اسرائيل با خبر شد، مأموران خود را به شهرهاي مصر گسيل داشت، و به اندازه كافي لشكر و نيرو آماده ساخت، بعضي نوشتهاند ششصد هزار نفر را به عنوان مقدمه لشكر فرستاد و خود با يك ميليون نفر به دنبال آنها به راه افتادند!
شب را با سرعت به دنبال آنها حركت كردند، و به هنگام طلوع آفتاب به لشكر موسي رسيدند.
«هنگامي كه دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسي گفتند ما در چنگال فرعونيان گرفتار شديم و راه نجاتي وجود ندارد»! شعراء/61.
در پيش روي ما دريا و امواج خروشان آب و در پشت سر ما دريائي از لشكر خونخوار با تجهيزات كامل، جمعيتي كه سخت از ما خشمگينند و امتحان خونخواري خود را در كشتن فرزندان بيگناه ما ساليان دراز دادهاند و خود فرعون نيز بقدر كافي مردي خيرهسر و ستمگر و خونخوار است، بنابراين به سرعت همه ما را محاصره ميكنند و از دم تيغ و شمشير ميگذرانند، يا اسير كرده و با شكنجه باز ميگردانند و تمام قرائن نشان ميداد كه مطلب همينگونه است.
در اينجا لحظات دردناكي بر بني اسرائيل گذشت، لحظاتي كه تلخي آن غير قابل توصيف است، شايد جمع زيادي در ايمان خود متزلزل شده، و سخت روحيه خود را باخته بودند.
اما موسي(ع) همچنان آرام و مطمئن بود، و ميدانست وعدههاي خدا درباره نجات بني اسرائيل و نابودي قوم سركش تخلفناپذير است.
لذا با يكدنيا اطمينان و اعتماد رو به جمعيت وحشتزده بني اسرائيل كرد و «گفت چنين نيست آنها هرگز بر ما مسلط نخواهند شد، چرا كه پروردگار من با من است و به زودي مرا هدايت خواهد كرد». شعراء/62.
در اين هنگام كه شايد بعضي با ناباوري سخن موسي را شنيدند و همچنان در انتظار فرارسيدن آخرين لحظات زندگي بودند فرمان نهائي صادر شد، چنانكه قرآن ميگويد «ما به موسي وحي كرديم كه عصايت را به دريا زن»! شعراء/63.
همان عصائي كه يك روز آيت انذار است و روز ديگر نشانه رحمت و نجات.
موسي(ع) چنين كرد و عصا را به دريا زد، در اينجا صحنه عجيبي نمايان گشت كه برق شادي در چشمها و دلهاي بني اسرائيل نمايان گرديد «ناگهان دريا شكافته شد، آبها قطعه قطعه شدند، و هر بخشي همچون كوهي عظيم روي هم انباشته گشت»! شعراء/63. و در ميان آنها جادهها نمايان شد. و هر گروهي از بني اسرائيل در جادهاي روانه شدند.
فرعون و فرعونيان نيز وارد جادههاي دريائي شدند و همچنان مغرورانه به دنبال بردگان قديمي خود كه سر به طغيان افراشته بودند ميدويدند، غافل از اينكه لحظات آخر عمر آنها فرا رسيده و فرمان عذاب به زودي صادر ميشود.
قرآن ميگويد «ما موسي و تمام كساني را كه با او بودند نجات داديم». شعراء/65.
درست هنگامي كه آخرين نفر از بني اسرائيل از دريا بيرون آمد و آخرين نفر از فرعونيان داخل دريا شد فرمان داديم آبها به حال اول بازگردند، امواج خروشان يكمرتبه فرو ريختند و سر بر هم نهادند، فرعون و لشكرش را همچون پرهاي كاه با خود به هر جا بردند، در هم كوبيدند و نابود كردند.
قرآن در يك عبارت كوتاه اين ماجرا را بيان كرده ميگويد «سپس ديگران را غرق كرديم». شعراء/66.
فرعون همچون پركاهي بر روي امواج عظيم نيل ميغلطيد، در اين هنگام پردههاي غرور و بيخبري از مقابل چشمان او كنار رفت، و نور توحيد فطري درخشيدن گرفت، «فرياد زد من ايمان آوردم كه معبودي جز آنكس كه بني اسرائيل به او ايمان آوردهاند، وجود ندارد» يونس/92.
نه تنها با قلب خود ايمان آوردم، بلكه عملاً هم «در برابر چنين پروردگار توانائي تسليمم». يونس/90.
در واقع هنگامي كه پيشگوئيهاي موسي يكي پس از ديگري بوقوع پيوست و فرعون بيش از پيش از صدق گفتار اين پيامبر بزرگ آگاه شد، و قدرت نمائي او را مشاهد كرد، ناچار اظهار ايمان نمود، به اميد اينكه همانگونه كه «خداي بني اسرائيل» آنها را از اين امواج كوه پيكر رهائي بخشيد، او را نيز رهائي بخشد، لذا ميگويد به همان خداي بني اسرائيل ايمان آوردم!
ولي بديهي است چنين ايماني كه به هنگام نزول بلا و گرفتار شدن در چنگال مرگ اظهار ميشود، در واقع يكنوع ايمان اضطراري است، كه هر جاني و مجرم و گنهكاري دم از آن ميزند، بيآنكه ارزشي داشته باشد و يا دليل بر تكامل و حسن نيت و صدق گفتار او گردد.
به همين جهت خداوند او را مخاطب ساخت و فرمود «اكنون ايمان ميآوري در حالي كه قبل از اين طغيان و گردنكشي و عصيان نمودي، و در صف مفسدان في الارض و تبهكاران قرار داشتي».
ولي «امروز بدن تو را از آب رهائي ميبخشيم تا درس عبرتي براي آيندگان باشي» يونس/90.
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.